(تصاویر) زابل، شهر سوخته

به گزارش وبلاگ مگنار، زابل شهر کوچکی است، اما مسائل بزرگی دارد. جایی که بیکاری و فقر دارد، وهر جا بیکاری و فقر هست، فساد هم هست. زابل نگرانی دیگری هم دارد. نگران بچه هایی که غذای خوب ندارند، بهداشت ندارند، تفریح و رفاه ندارند و جز بازی با تل ماسه ها که همیشگی است؛ چاره دیگری برای انتخا ب زندگی بهتر پیش روی خود نمی بینند.

(تصاویر) زابل، شهر سوخته

زابل نگران نوجوانانش هم هست. نگران نوجوانانی که دبیرستان نمی فرایند و کسی از آن ها نمی خواهد عضو کتابخانه گردد چراکه کتابخانه ای هم نیست تا عضوی بخواهد؛ و از این که به مدرسه نمی فرایند ناراحت نیستند، چون می دانند اگر درس بخوانند باید از زابل بفرایند؛ وقتی زابل فقط یک کتابفروشی دارد که کتاب های سفارشی اساتید دانشگاه را می آورد و به دانشجویان می فروشد و از دو طرف سودی اندک می گیرد. یا این که دانشجویان دانشگاهش هم فقط مدرک می گیرند و کاری برای آن ها در شهرشان پیدا نمی گردد و... انگار وقتی فقر باشد بقیه مسائل هم پی در پی می آید.

زابل نگران جوانانش هم هست، چون کار ندارند و برای فرار از بیکاری مجبورند به هر کاری تن دهند؛ کار هایی که در میان آن ناخودآگاه خلاف قانون هم پیش می آید و همین سوء پیشینه کافیست تا از سوی باند های سوداگر مواد مخدر و یا حتی مخالفان ایران و ایرانی به مزدوری پذیرفته شوند که در آن پول های کلانی هم رد و بدل می گردد و بعضی هم به آن ها می رسد.

زابل نگران دختران خردسال روستاهایش هم هست که تفریح آن ها ایستادن در صف آب است، تا تانکر حمل آب روزی یکبار بیاید و آن ها دبه های 20 لیتری سهم خانواده را پرکنند و سهمی در زنده ماندن و ماندن در روستای آباء و اجدادی خود داشته باشند. خانواده هایی که جایی را ندارند تا بفرایند، با کدام پول و کدام جرات؟

عکاس: حیدر رضایی/ نورفتو

منبع: فرارو

به "(تصاویر) زابل، شهر سوخته" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "(تصاویر) زابل، شهر سوخته"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید